مسکن از منظر اقتصادی

بررسی تورم ۵ ساله اخیر و انواع تورم در ایران

بررسی تورم 5 ساله اخیر و انواع تورم در ایران و رابطه آن با افزایش نرخ ارز

تورم، به‌عنوان یکی از چالش‌های اساسی اقتصاد ایران، تأثیرات گسترده‌ای بر زندگی روزمره مردم و افزایش نرخ ارز و کالاها و تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی دارد. درک دقیق انواع تورم و عوامل مؤثر بر آن، گامی مهم در جهت ارائه راهکارهای مؤثر برای کنترل و کاهش آن محسوب می‌شود.

1. تورم تقاضامحور (Demand-Pull Inflation)

تعریف:

تورم تقاضامحور زمانی رخ می‌دهد که تقاضای کل در اقتصاد از عرضه کل فراتر می‌رود. این نوع تورم عمدتاً ناشی از افزایش توان خرید مصرف‌کنندگان، دولت یا شرکت‌ها است، که باعث افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات می‌شود. اگر عرضه نتواند با این افزایش تقاضا همگام شود، قیمت‌ها به‌طور عمومی بالا می‌روند.

سازوکار تورم تقاضامحور:

  1. افزایش نقدینگی در دست مردم یا بنگاه‌ها (به دلیل رشد پایه پولی یا سیاست‌های پولی انبساطی بانک مرکزی)

  2. افزایش مصرف یا سرمایه‌گذاری (مصرف خانوار، سرمایه‌گذاری شرکت‌ها یا هزینه‌کرد دولت)

  3. افزایش تقاضای کل (Aggregate Demand) برای کالاها و خدمات

  4. عدم توانایی عرضه کل (Aggregate Supply) در پاسخ‌دهی سریع به تقاضای افزایش‌یافته

  5. در نتیجه: افزایش عمومی سطح قیمت‌ها یا همان تورم

علل بروز این نوع تورم در ایران:

در اقتصاد ایران، تورم تقاضامحور معمولاً در اثر عوامل زیر پدیدار می‌شود:

  • رشد شدید نقدینگی: به‌دلیل سیاست‌های انبساطی پولی یا افزایش پایه پولی توسط بانک مرکزی، خصوصاً در دوره‌هایی که دولت کسری بودجه دارد.

  • افزایش یارانه‌های نقدی یا حمایتی: که مستقیماً قدرت خرید مردم را بالا می‌برد.

  • افزایش حقوق و دستمزدها بدون رشد متناسب بهره‌وری.

  • افزایش هزینه‌های دولت در بخش‌های عمرانی یا جاری، که تقاضا برای مواد اولیه، خدمات یا نیروی کار را بالا می‌برد.

  • رشد واردات کالاهای مصرفی با نرخ ارز ترجیحی که موجب تحریک تقاضا می‌شود، اما در درازمدت فشار بر تولید داخل می‌گذارد.

  • افزایش قیمت نفت و درآمدهای نفتی، که مستقیماً منجر به افزایش هزینه‌کردهای دولت و در نهایت تقاضا در سطح اقتصاد می‌شود.

پیامدها:

  • افزایش قیمت کالاهای مصرفی و سرمایه‌ای

  • فشار بر تولیدکنندگان برای افزایش ظرفیت (که اغلب با تأخیر انجام می‌شود)

  • افزایش نرخ بهره بانکی برای کنترل تقاضا (در صورت مداخله بانک مرکزی)

  • دامن زدن به انتظارات تورمی

مثال تاریخی از ایران:

در دوره‌های افزایش شدید درآمد نفتی مانند سال‌های 1384 تا 1390، افزایش چشمگیر هزینه‌های دولتی، اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها و توزیع پول نقد بین خانوارها، موجب رشد تقاضا و در نتیجه بروز تورم تقاضامحور در بسیاری از بخش‌های اقتصادی شد.

2. تورم هزینه‌محور (Cost-Push Inflation)

تعریف:

تورم هزینه‌محور زمانی رخ می‌دهد که هزینه‌های تولید کالاها و خدمات افزایش می‌یابد و تولیدکنندگان برای حفظ سود خود، قیمت نهایی محصولات را بالا می‌برند. این نوع تورم مربوط به سمت عرضه اقتصاد است و برخلاف تورم تقاضامحور، ناشی از فشار هزینه‌ها بر تولید است، نه افزایش تقاضای مصرف‌کنندگان.

سازوکار تورم هزینه‌محور:

  1. افزایش هزینه عوامل تولید مانند مواد اولیه، دستمزد نیروی کار، نرخ انرژی، مالیات‌ها، و هزینه‌های حمل‌ونقل.

  2. فشار به تولیدکننده برای جبران این هزینه‌ها.

  3. افزایش قیمت تمام‌شده کالاها و خدمات.

  4. انتقال این افزایش هزینه به مصرف‌کننده نهایی از طریق افزایش قیمت فروش.

  5. افزایش عمومی سطح قیمت‌ها (تورم).

علل بروز این نوع تورم در ایران:

در اقتصاد ایران، تورم هزینه‌محور معمولاً تحت تأثیر عوامل ساختاری، سیاستی و بیرونی زیر ایجاد می‌شود:

  • افزایش نرخ ارز: از آنجا که بسیاری از مواد اولیه، کالاهای واسطه‌ای و تجهیزات در ایران وارداتی هستند، افزایش نرخ ارز به‌سرعت هزینه‌های تولید را بالا می‌برد.

  • تحریم‌های اقتصادی: این تحریم‌ها منجر به افزایش هزینه واردات، کاهش دسترسی به فناوری و منابع ارزان می‌شود.

  • افزایش قیمت جهانی کالاها: به‌ویژه نفت، فلزات، غلات و سایر اقلام اساسی که واردات آنها بر قیمت داخلی تأثیرگذار است.

  • افزایش دستمزدها بدون افزایش بهره‌وری: رشد حقوق کارگران و کارکنان در شرایطی که تولید یا سودآوری افزایش نیافته باشد، فشار هزینه‌ای را زیاد می‌کند.

  • افزایش قیمت حامل‌های انرژی: اصلاح قیمت بنزین، گاز، برق و سایر انرژی‌ها بار هزینه‌ای سنگینی بر صنایع می‌گذارد.

  • مالیات‌های جدید یا افزایش تعرفه‌ها: که باعث رشد هزینه تولید می‌شود.

  • کاهش دسترسی به تأمین مالی ارزان‌قیمت: که باعث افزایش هزینه سرمایه و نهایتاً رشد قیمت نهایی می‌شود.

پیامدها:

  • کاهش سودآوری بنگاه‌ها در صورت ناتوانی در انتقال کامل هزینه‌ها به قیمت نهایی.

  • افزایش قیمت کالاهای تولید داخل و در نتیجه کاهش قدرت خرید مردم.

  • رکود تورمی (Stagflation): زمانی که هم تورم وجود دارد و هم رشد تولید کاهش یافته، وضعیت رکود تورمی ایجاد می‌شود که بسیار خطرناک است.

  • افزایش بیکاری در نتیجه کاهش فعالیت‌های تولیدی.

مثال از ایران:

در سال‌های پس از تشدید تحریم‌ها (به‌ویژه از 1397 به بعد)، جهش نرخ ارز باعث شد هزینه واردات مواد اولیه، قطعات صنعتی و تجهیزات تولید بالا رود. همزمان با رشد قیمت حامل‌های انرژی و دستمزد، صنایع داخلی با تورم هزینه‌محور شدید مواجه شدند. نتیجه آن، افزایش قیمت کالاهای مصرفی، کاهش قدرت خرید مردم و گسترش رکود بود.

3. تورم ساختاری (Structural Inflation)

تعریف:

تورم ساختاری نوعی تورم مزمن و پایدار است که ناشی از نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌های درونی ساختار اقتصادی کشور است. این نوع تورم، برخلاف تورم‌های مقطعی ناشی از شوک‌های بیرونی یا افزایش تقاضا، ریشه‌ای، بلندمدت و مقاوم به سیاست‌های سطحی و کوتاه‌مدت است.

در تورم ساختاری، حتی در شرایطی که تقاضا و هزینه‌ها ثابت یا کنترل‌شده‌اند، باز هم تورم وجود دارد، زیرا ساختارهای تولید، توزیع، و سیاست‌گذاری ناکارآمدند و ظرفیت اقتصاد برای پاسخ‌گویی به نیازها پایین است.

ویژگی‌های تورم ساختاری:

  • مزمن و طولانی‌مدت

  • ناشی از ضعف در نهادهای اقتصادی و سیاست‌گذاری

  • مقاوم به درمان‌های پولی و مالی رایج

  • همراه با رشد اقتصادی پایین و بیکاری بالا

علل بروز تورم ساختاری در ایران:

در اقتصاد ایران، عوامل متعددی وجود دارند که به‌عنوان ریشه‌های ساختاری تورم شناخته می‌شوند:

  1. وابستگی مزمن به درآمدهای نفتی

    • اقتصاد ایران به‌شدت به فروش نفت وابسته است و به‌جای تولید ارزش‌افزوده، دولت‌ها از درآمد نفت برای تأمین هزینه‌های جاری استفاده می‌کنند. این موضوع باعث بی‌ثباتی مالی در زمان کاهش قیمت یا صادرات نفت می‌شود.

  2. نظام مالی و بانکی ناکارآمد

    • بانک‌ها منابع را عمدتاً به بنگاه‌های وابسته یا پروژه‌های غیرمولد تخصیص می‌دهند. نرخ بهره دستوری، خلق پول بی‌پشتوانه و اضافه‌برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی از عوامل مزمن‌زا هستند.

  3. ناترازی بودجه دولت

    • هزینه‌های جاری بالا، کاهش درآمدهای پایدار و وابستگی بودجه به پول نفت یا استقراض از بانک مرکزی، تورم‌زا است.

  4. عدم بهره‌وری در تولید

    • پایین بودن بهره‌وری نیروی کار، سرمایه و فناوری در صنایع داخلی، موجب افزایش هزینه و کاهش توان رقابت می‌شود.

  5. فساد و ناکارآمدی نهادی

    • تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف، رانت‌جویی، ضعف نظارت و بی‌ثباتی مقررات، منجر به ناکارآمدی بازارها و افزایش هزینه مبادله می‌شود.

  6. فقدان رقابت واقعی

    • بسیاری از بازارها در ایران به‌صورت شبه‌انحصاری یا انحصار طبیعی اداره می‌شوند (مثلاً در خودرو، انرژی، نهاده‌ها)، که قیمت‌گذاری دستوری یا ناکارآمدی مدیریتی را تشدید می‌کند.

  7. مشکلات زیرساختی در حمل‌ونقل، آب، انرژی و محیط‌زیست

    • این زیرساخت‌های ضعیف باعث کاهش توان تولید پایدار و افزایش هزینه‌های جانبی تولید می‌شوند.

پیامدها:

  • تورم مزمن حتی در شرایط رکود اقتصادی

  • کاهش اعتماد عمومی به سیاست‌های دولت

  • کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری مولد

  • افزایش نابرابری طبقاتی

  • قفل شدن پویایی اقتصاد و رشد پایین بلندمدت

مثال واقعی از ایران:

نرخ تورم سالانه در دهه 1390 تا کنون، حتی در دوره‌هایی که سیاست‌های انقباضی اجرا شده (مثلاً افزایش نرخ بهره یا مهار هزینه‌های دولتی)، نرخ تورم بالا باقی مانده است. این مسئله نشان می‌دهد که بخش مهمی از تورم در ایران ساختاری است و به ضعف‌های بنیادین مانند ناکارآمدی بودجه‌ای، ناترازی بانک‌ها و بی‌ثباتی سیاست‌گذاری بازمی‌گردد.

عوامل مهم در ایجاد تورم در ایران

4. تورم وارداتی (Imported Inflation)

تعریف:

تورم وارداتی زمانی رخ می‌دهد که افزایش قیمت کالاها و خدمات در خارج از کشور (به‌ویژه کالاهای وارداتی)، یا افزایش نرخ ارز باعث بالا رفتن قیمت کالاها و خدمات در داخل کشور شود. این نوع تورم مستقیماً به وابستگی کشور به تجارت خارجی (مخصوصاً واردات مواد اولیه، کالاهای واسطه‌ای و مصرفی) مربوط است.

تورم وارداتی به‌ویژه در اقتصادهایی مانند ایران که بخش بزرگی از نیازهای تولیدی و مصرفی خود را از خارج تأمین می‌کنند، نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای دارد.

سازوکار تورم وارداتی:

  1. افزایش نرخ ارز (ریال در برابر دلار یا سایر ارزها)

  2. افزایش قیمت کالاهای وارداتی (اعم از مواد اولیه، کالاهای واسطه‌ای یا نهایی)

  3. بالا رفتن هزینه‌های تولید و توزیع

  4. انتقال این افزایش هزینه‌ها به قیمت نهایی کالاها

  5. افزایش عمومی قیمت‌ها در بازار داخلی

علل بروز تورم وارداتی در ایران:

  1. وابستگی بالا به واردات کالاهای اساسی و واسطه‌ای
    بسیاری از صنایع ایران به مواد اولیه و ماشین‌آلات وارداتی متکی هستند. نوسان قیمت یا اختلال در تأمین این کالاها به‌سرعت به افزایش قیمت تولید منجر می‌شود.

  2. نوسانات شدید نرخ ارز
    از آنجا که نرخ ارز در ایران تحت‌تأثیر تحریم‌ها، کسری بودجه دولت و سیاست‌های ارزی است، افزایش نرخ ارز باعث می‌شود قیمت کالاهای وارداتی به ریال بیشتر شود.

  3. تحریم‌های بین‌المللی و افزایش هزینه واردات
    تحریم‌ها باعث می‌شوند که واردکنندگان برای انتقال پول یا تأمین کالا، مسیرهای پرهزینه‌تر (مانند کشور ثالث یا صرافی‌های غیررسمی) را طی کنند.

  4. افزایش قیمت جهانی کالاها
    به‌ویژه در زمان بحران‌های جهانی (مانند جنگ اوکراین یا بحران کرونا) که قیمت مواد غذایی، انرژی و کالاهای صنعتی در بازار جهانی بالا می‌رود.

  5. ضعف در تولید داخل و جایگزینی واردات
    به دلیل ضعف رقابت‌پذیری صنایع داخلی، اقتصاد ایران به واردات کالاهای آماده وابسته باقی مانده و در مقابل شوک‌های بیرونی آسیب‌پذیر است.

پیامدها:

  • افزایش هزینه‌های زندگی مردم، به‌ویژه در بخش کالاهای اساسی و خوراکی

  • فشار بر صنایع داخلی برای حفظ قیمت یا رقابت‌پذیری

  • کاهش قدرت خرید مردم، به‌ویژه دهک‌های پایین درآمدی

  • تشدید انتظارات تورمی، چون افزایش قیمت کالاهای وارداتی به‌سرعت به بازار داخلی منتقل می‌شود

  • افزایش تورم عمومی، حتی در شرایط رکود

مثال‌های عینی از ایران:

  • افزایش نرخ ارز از سال 1397 تا 1401: در این دوره، افزایش شدید نرخ دلار از حدود 4 هزار تومان به بالای 30 هزار تومان، موجب گران شدن شدید کالاهای وارداتی از جمله کالاهای اساسی مانند گوشت، روغن، دارو، و نهاده‌های دامی شد.

  • تحریم‌های بانکی و نفتی: باعث شدند هزینه‌های تأمین و واردات کالا بالا رود و حتی با وجود قیمت جهانی ثابت، قیمت داخلی کالاها به‌طور قابل توجهی افزایش یابد.

تفاوت تورم وارداتی با سایر انواع تورم:

  • برخلاف تورم تقاضامحور یا هزینه‌محور که ریشه در اقتصاد داخلی دارند، تورم وارداتی منشأ خارجی دارد.

  • سیاست‌گذاری برای مهار آن دشوارتر است، چون نیاز به ثبات در بازار ارز، روابط خارجی پایدار و تولید داخل قوی دارد.

5. تورم انتظاری (Expected Inflation)

تعریف:

تورم انتظاری زمانی شکل می‌گیرد که مردم، فعالان اقتصادی، سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان، انتظار افزایش قیمت‌ها در آینده را داشته باشند و بر اساس این انتظار، رفتار اقتصادی خود را تغییر دهند. این نوع تورم بیشتر ذهنی و روانی است، اما تأثیر بسیار واقعی بر قیمت‌ها دارد، زیرا موجب افزایش پیش‌دستانه قیمت‌ها، دستمزدها، کرایه‌ها و حتی تغییر در الگوهای سرمایه‌گذاری می‌شود.

سازوکار تورم انتظاری:

  1. افراد پیش‌بینی می‌کنند که قیمت‌ها در آینده افزایش یابد.

  2. فروشندگان و تولیدکنندگان، قیمت‌های امروز را افزایش می‌دهند تا زیان آینده را جبران کنند.

  3. خریداران نیز با تصور گران‌تر شدن در آینده، پیش‌خرید یا احتکار می‌کنند.

  4. در نتیجه، افزایش واقعی قیمت‌ها حتی بدون فشار تقاضا یا هزینه رخ می‌دهد.

  5. این تورم، خود‌تقویت‌شونده می‌شود و حتی اگر عامل اولیه‌اش حذف شود، تا مدت‌ها ادامه می‌یابد.

علل بروز تورم انتظاری در ایران:

  1. بی‌ثباتی سیاست‌های اقتصادی و ارزی
    تغییرات مکرر نرخ ارز، قیمت حامل‌های انرژی و سیاست‌های مالی دولت باعث می‌شود مردم به تورم آینده بدبین باشند.

  2. بی‌اعتمادی عمومی به وعده‌های دولت
    وقتی دولت وعده کنترل تورم می‌دهد اما در عمل تورم تداوم می‌یابد، انتظارات منفی تقویت می‌شوند.

  3. تجربه تاریخی تورم مزمن
    تجربه چند دهه تورم بالا در ایران، باعث شده مردم همیشه «انتظار تورم» داشته باشند، حتی اگر شرایط اقتصادی بهبود پیدا کند.

  4. نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی
    انتشار سریع اخبار مربوط به افزایش قیمت‌ها، نرخ ارز، یا سیاست‌های جدید، اثرات روانی فوری دارد.

  5. اثر نرخ ارز به‌عنوان شاخص انتظارات
    افزایش لحظه‌ای قیمت دلار در بازار آزاد، در ایران به‌شدت بر انتظارات مردم از قیمت‌ها تأثیر می‌گذارد.

پیامدها:

  • شتاب گرفتن افزایش قیمت‌ها بدون تغییر واقعی در عرضه یا تقاضا

  • افزایش احتکار خانگی و شرکتی

  • افزایش قیمت‌گذاری لحظه‌ای و ناپایداری بازارها

  • فشار بر سیاست‌گذاران برای اعمال دستوری قیمت‌ها

  • کاهش سرمایه‌گذاری بلندمدت و حرکت به‌سوی دارایی‌های سوداگرانه (طلا، ارز، مسکن)

مثال واقعی از ایران:

در سال‌های 1399 و 1400، با وجود ثبات نسبی برخی متغیرهای کلان، انتظار افزایش نرخ ارز به‌دلیل مذاکرات هسته‌ای نامشخص، تحریم‌ها و رشد پایه پولی، باعث شد فروشندگان و تولیدکنندگان، پیشاپیش قیمت‌ها را بالا ببرند. مردم نیز برای حفظ قدرت خرید، به بازارهایی مانند ارز، سکه و کالاهای بادوام هجوم آوردند، که خود موجب واقعی شدن تورم انتظاری شد.

نحوه مدیریت تورم انتظاری:

  • تقویت شفافیت در سیاست‌گذاری اقتصادی

  • کنترل بازار ارز و نرخ بهره برای تثبیت انتظارات

  • تولید مستمر و پایدار اطلاعات اقتصادی قابل اعتماد

  • ایجاد سابقه‌ای از مهار تورم واقعی برای جلب اعتماد عمومی

  • تغییر روایت‌های رسانه‌ای به‌سوی آرام‌سازی فضا و کاهش هیجان‌های بازار

وضعیت تورم در ایران در سال‌های اخیر (۱۳۹۸ تا ۱۴۰۴)

تورم در ایران طی سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی کشور تبدیل شده است. در ادامه، به بررسی روند نرخ تورم سالانه از سال ۱۳۹۸ تا فروردین ۱۴۰۴ می‌پردازیم:

📈 روند نرخ تورم سالانه:

سال نرخ تورم سالانه (%) شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی
۱۳۹۸ ۴۱.۲ ۲۰۳.۱۵
۱۳۹۹ ۴۷.۱ ۲۹۸.۸۵۸
۱۴۰۰ ۴۶.۲ ۴۳۷.۰۴۲
۱۴۰۱ ۴۶.۵ ۶۴۰.۲۲۵
۱۴۰۲ ۳۲.۵ ۳۱۵.۷
فروردین ۱۴۰۴ ۳۳.۲ ۳۲۸.۱

منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و مرکز آمار ایران

🔍 تحلیل روند تورم:

  • سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱: در این دوره، نرخ تورم سالانه به‌طور مداوم بالا و در محدوده ۴۱ تا ۴۷ درصد باقی ماند. عوامل متعددی از جمله تحریم‌های اقتصادی، نوسانات نرخ ارز، افزایش نقدینگی و کسری بودجه دولت در این افزایش نقش داشتند.

  • سال ۱۴۰۲: نرخ تورم سالانه به ۳۲.۵ درصد کاهش یافت. این کاهش می‌تواند ناشی از سیاست‌های انقباضی دولت، کنترل نسبی نرخ ارز و کاهش تقاضای کل در اقتصاد باشد.

  • فروردین ۱۴۰۴: نرخ تورم سالانه به ۳۳.۲ درصد رسید که نسبت به ماه قبل ۰.۷ واحد درصد افزایش نشان می‌دهد. این افزایش ممکن است به‌دلیل رشد قیمت کالاهای خوراکی و خدمات در آغاز سال جدید باشد.

مقایسه وضعیت تورم در دولت ایران

⚠️ نکات قابل توجه:

  • تورم نقطه به نقطه در فروردین ۱۴۰۴ به ۳۸.۹ درصد رسید که نشان‌دهنده افزایش هزینه‌های زندگی نسبت به فروردین ۱۴۰۳ است.

  • تورم ماهانه در فروردین ۱۴۰۴ برابر با ۳.۹ درصد بود که بالاتر از حد انتظار و نشان‌دهنده فشارهای تورمی در آغاز سال است.

  • تفاوت تورم در دهک‌های درآمدی: در فروردین ۱۴۰۴، نرخ تورم سالانه برای دهک دوم ۳۲.۱ درصد و برای دهک نهم ۳۳.۵ درصد بود که نشان‌دهنده تفاوت تأثیر تورم بر اقشار مختلف جامعه است.

🎯 جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

بررسی پنج نوع اصلی تورم در ایران نشان می‌دهد که علل تورم در کشور نه‌تنها متنوع بلکه درهم‌تنیده هستند. بسیاری از دوره‌های تورمی در ایران ترکیبی از چند نوع تورم را شامل می‌شوند: مثلاً افزایش نرخ ارز (تورم وارداتی) در کنار انتظارات منفی (تورم انتظاری) و افزایش هزینه‌های تولید (تورم هزینه‌محور) می‌تواند به‌صورت همزمان رخ دهد.

برای کنترل مؤثر تورم، لازم است نگاهی جامع و چندلایه به ریشه‌های آن داشته باشیم و سیاست‌گذاری‌ها را نه فقط به‌صورت کوتاه‌مدت، بلکه در چارچوب اصلاحات بلندمدت طراحی کنیم.

تورم چیست و چرا اتفاق می‌افتد؟
  • تورم به افزایش عمومی و مداوم سطح قیمت‌ها در یک اقتصاد گفته می‌شود و می‌تواند ناشی از رشد تقاضا، افزایش هزینه‌های تولید، نارسایی‌های ساختاری یا عوامل خارجی باشد.

چه عواملی باعث تورم در ایران می‌شوند؟
  • مهم ترین عوامل شامل افزایش نقدینگی، رشد نرخ ارز، کسری بودجه دولت، تحریم‌ها، ناکارآمدی ساختارهای تولید و انتظارات تورمی هستند.

تفاوت تورم تقاضامحور و هزینه‌محور چیست؟
  • تورم تقاضامحور به دلیل افزایش تقاضای کل رخ می‌دهد، در حالی که تورم هزینه‌محور ناشی از افزایش هزینه‌های تولید مانند انرژی و دستمزد است

تورم وارداتی چگونه به اقتصاد ایران آسیب می‌زند؟
  • با افزایش نرخ ارز یا قیمت‌های جهانی، کالاهای وارداتی گران می‌شوند و این افزایش قیمت به بازار داخلی منتقل شده و موجب تورم می‌شود

چرا نرخ تورم در ایران بالا باقی مانده است؟
  • ترکیب تورم ساختاری، رشد نقدینگی، نوسانات ارزی، و بی‌اعتمادی عمومی به سیاست‌های دولت باعث شده تورم در ایران مزمن و مقاوم باقی بماند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *